از فرودگاه میلان تا شهر لکو

بیرون فرودگاه بهاره منتظر ما بود .بعد ملاقات و دیده بوسی به سمت ایستگاه اتوبوس پیاده راه افتادیم می بایست با اتوبوس برویم ایستگاه قطار (سنترال)بلیط نفری 8 یورو بود ؛ یک محاسبه ذهنی ارزش یورو با ریال را مقایسه  کردم یعنی4 در 8000 تومان میشود 320000 تومان ؛ خوب اینجا اروپاست با پول خودشون زیاد نیست.ولی با پول ما که روز بروز ارزش آن سقوط میکند وحشتناک است ..فکر نمیکردیم تا ماه بعد که بر می گردیم ارزش یورو تا   14000 تومان کاهش پیدا می کند ...بگذریم از حاشیه رفتن ..باید در سفر به اروپا دیگر برابری پول را از فکرم بیرون کنم تا آرامشم را از دست ندهم و تز سفر لذت ببرم اینجا که این مقایسه را اشاره کردم به خاطر انتقال تجربه به دیگران است ...بعد نیم ساعتی رسیدیم ایستگاه مرکز شهر میلان  (سنترال)   ؛ دو باره بهاره بلیط گرفت برای شهر لکو  که حدود ۴۵ دقیقه راه بود فکر کنم نفری ۱۲ یورو ...بعد یک ساعت رسیدیم شهر لکو و از ایستگاه با یک تاکسی رفتیم به سمت آپارتمانی که بهاره یک هفته ای اجاره کرده بود به ۵۰۰ یورو .آپارتمان در قسمت قدیمی شهر نزدیک دریاچه بود که حدود ۱۰ دقیقه پیاده با مرکز شهر فاصله داشت .. طبقه اول روی هم کف قدیمی بازسازی شده با دو خواب و اشپزخانه کوچک و حمام و توالتی بزرگ ' دو سه دقیقه راه تا کنار دریاچه زیبا ی لکو که بین کو های الپ احاطه شده بود.. اب زلال و شیرین با ماهیها و قایق ها و کشتی های گردشگری که به پنج دریاچه دیگر اطراف راه داشت... که مهمترینش دریاچه و شهر  کو مو ...بود. وسایلتونو را جابجا کردیم و دوش گرفتیم و نداری پختیم و خوردیم و ساعتی خوابیدیم تا شب برویم به کنار دریاچه و مرکز شهر قدم ببنیم و از هوایی تمیز و البته شرجی و مرطوب شهر لذت ببریم و ادم های شاد و متفاوت انجارا ببنیم..... قدم زدن دور دریاچه هم ورزش بود هم تماشا و هم صفا..... 

فرودگاه میلان2018

ساعت ۸ صبح روز 15 ژون هواپیما در فرودگاه میلان به زمین  نشست  ..میلان دومین شهر جمعیتی  در شمال ایتالیا دارای جمعیتی حدود یک ملیون و چهارصد هزار نفر و مرکز مد و فشن ایتالیا و اروپاست همچنین قطب بانکداری و خدمات مالی ایتالیاست نقاط محبوب آن شامل قصر صفورا  و گالری ویتوریو امانویل و مرکز اپرا لووناردوداوینچی به نام لا اسکالا و کلیسای سانتا ماریا دله گرتزیه و پارک بزرگ سمپایون و کلیسای پیزا دل  دومو و بازارهای خرید عجیب و نقاز دیندنی بسیار دیگر  است   بعد چند دقیقه خانمی  شیک و زیبا  به سراغ ما آمد و اسم مرا صدا زد ؛ بعد از پوزش گفت  شما منتظر چمدان هایتان نباشید چون با پرواز بعدی می آید ؛ ما را به دفتر هواپیمایی  قطر راهنمایی کرد .در آنجا بعداز  پر کردن فرم مخصوص برای آوردن چمدان ها به محل سکونت یک پاکت پول به مبلغ ۱۵۰ دلار نیز به من دادند و گفتند این برای خرج روز اولتون و چنانچه فردا چمدان ها نرسید باز در خدمت شما خواهیم بود ..از تعجب و خوشحالی نمیدونستم چه بگویم ؛ به ترانه گفتم ازشون سپاسگذاری کن و خود من هم همون کلمه thank you very much  همیشگی را به زبان آوردم .ترانه در مواقع ضروری مترجم ما میشد و نسبتا خوب ارتباط برقرار می کرد و در اینجا اهمیت هزینه کردن برای کلاس های آموزشی زبان انگلیسی برایم بیشتر نمایان گشت ..بعد از مدتی بهاره رسید و دم در فرودگاه به ملاقاتمان آمد و از آنجا مستقیم به ایستگاه راه آهن مرکزی رفتیم و سوار قطار شدیم تا به شهر لکو 50 کیلومتری میلان برویم که بهاره آچارتمانی یک هفته ای اجاره کرده بود یکی از اشتباهات من این بود که ویزا را تا پایان تیر گرفته بودم اگر ویزای ما تا اواخر مرداد یا شهریور ادامه داشت آپارتمان های دانشجویی زیادی با اجاره پایین گیرمان می آمد ....